به گزارش مشرق، انتساب اين تشکل به اسفنديار رحيم مشايي و منابع مالي آن، از مسائل طرح شده در مورد اين جريان است. حجت?الاسلام عباس اميري?فر در گفت?وگو با خبر، هر دو اين اتهامات را رد کرده و با تاکيد بر اينکه هيچ سندي دال بر ارتباط مشايي با تشکلش وجود ندارد، خيرين را منابع مالي آن معرفي ميکند.
او که تعطيلات نوروز در ايران نبوده و به عنوان رئيس کاروان زيارتي در عربستان و عراق به سر مي?برده است؛ وقتي به ايران برگشت که موج جديدي از اتهامات و انتقادات به «جامعه وعاظ ولايي»، وارد شده بود. چه آنکه يک عضو کميسيون ماده 10 احزاب از رد مجوز آنها سخن گفته و يک عضو مستعفي «جامعه وعاظ ولايي» نيز بر ارتباط آن با مشايي مهر تاييد نهاده بود. اما اميري?فر تمامي اين مطالب را کذب محض خواند و با تاکيد بر اينکه عدم فعاليت رسمي آنها مکتوب از سوي وزارت کشور به او اعلام نشده است، ادامه فعاليت «جامعه وعاظ ولايي» به عنوان يک تشکل روحاني را قانوني دانست.
او حرف?هاي شنيدني?اي هم درباره حجت?الاسلام دقيقي که خود را عضو مستعفي «جامعه وعاظ ولايي»، معرفي کرده بود، دارد. او دقيقي را «پادو» جامعه وعاظ تهران مي?نامد و مي?گويد که مصاحبه با هر طلبه روضه خان شاه?عبدالعظيم ملاک نيست!
شما را به خواندن مشروح مصاحبه با وي دعوت مي?کنيم:
از ابتداي تاسيس «جامعه وعاظ ولايي»، اين شائبه بارها مطرح شد که اين تشکل منتسب به آقاي مشايي است. به عنوان مسئول اين تشکل روحاني نوظهور چه پاسخي به اين شائبه?ها که بارها و بارها تکرار شده، داريد؟
«جامعه وعاظ ولايي»، يک تشکل روحاني مستقل است و اصلا در آن عضو غير روحاني نداريم. اين تشکل با حضور روحانيون، وعاظ و اساتيد دانشگاه با سابقه سال?ها حضور در جبهه?هاي جنگ و با تعهد ولايتمداري تشکيل شده است. خود من 30 سال در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي فعاليت داشته?ام، در جنگ بوده?ام و فقط توفيق شهادت نداشته?ام.
ما با تاسيس اين تشکل جديد، مي?خواهيم به علما و روحانيون و مراجع خدمت کنيم. تا علما با حفظ شانيتشان، دور هم جمع شوند و با توده?هاي مردم ارتباط تنگاتنگ داشته باشند. به نظر ما تاسيس اين تشکل هم سبب مي?شود، روحانيون جوان خودشان بصيرت بيابند و هم بصيرت را به مردم منتقل کنند.
ما مي?توانيم از تمام کساني که بي?دليل ما را به آقاي مشايي يا هر کس ديگري منسوب ميکنند، شکايت کنيم. مطمئنم که همه اين مدعيان هيچ مدرک و سندي ندارند و قطعا در محاکم قضايي محکوم مي?شوند. کاري که آنها مي کنند مصداق دقيق تهمت و افتراست که مقام معظم رهبري بارها به پرهيز از آن تاکيد کرده?اند و هشدار داده?اند که افراد بي دليل به يکديگر افترا نزنند. مدعيان بايد در قبال اين تهمت?ها پاسخگو باشند.
البته من يکي دوبار با همين افراد که ما را به آقاي مشايي نسبت ميدهند صحبت کرده?ام. اما هر بار مي?گويند که آنها اين حرف را نزده?اند و چون ديواري کوتاهتر از شما خبرنگاران پيدا نمي?کنند، مي?گويند که اهالي رسانه?ها، سخنانشان را درست منعکس نکرده?اند.
در ويژه?نامه نوروزي خود مصاحبه?اي با آقاي حميدرضا فولادگر عضو کميسيون ماده 10 احزاب داشت که در اين مصاحبه نيز بار ديگر از «جامعه وعاظ ولايي»، به عنوان يک تشکل منسوب به آقاي مشايي ياد شد. ايشان در اين مصاحبه حتي اعام کردند که کميسيون ماده 10 درخواست مجوز شما را هم رد کرده است.
آقاي فولادگر جاي ديگري هم اين حرف را زده بودند که کميسيون ماده 10 احزاب به ما مجوز نداده و ما را رد کرده است. اما وقتي با ايشان تماس گرفته و صحبت کردم گفتند که اين حرف را نزده?اند و خبرنگار اشتباه فهميده است. به من گفتند که روحانيت نيازي به مجوز ندارد و شما که کار روحانيتي مي?کنيد، چون روحانيت يک صنف است، نيازي به مجوز ندارد. اصلا اگر فعاليت روحانيون بدون مجوز محل ايراد باشد که فعاليت چندين و چند ساله جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز هم زير سوال مي?رود. آنها هم هيچ مجوزي براي فعاليت از کميسيون ماده 10 احزاب نگرفته?اند.
آنها از کميسيون ماده 10 احزاب مجوزي نگرفته?اند، چون اصلا درخواستي براي دريافت مجوز نداشته?اند. فعاليت?هاي آنها از قبل از انقلاب آغاز شده و بزرگان و مراجعي در آن عضويت دارند که اصلا نيازي به دريافت ندارند. اما شما براي «جامعه وعاظ ولايي»، درخواست مجوز کرده?ايد و بايد هم پاسخي به شما داده مي?شد، اينطور نيست؟
ما از ابتدا هم مي دانستيم که فعاليت صنفي روحانيون نيازي به درخواست مجوز ندارد. اما براي احترام به قانون و براي محکم کاري، شش ماه قبل درخواست مجوز کرديم. بر اساس قانون احزاب، اگر سه ماه از درخواست مجوزي بگذرد و پاسخي به آن داده نشود؛ به منزله تاييد شدن درخواست مذکور است. از انجا که تا کنون هيچ پاسخي از سوي وزارت کشور به درخواست مجوز ما داده نشده است، پس يعني درخواست ما تاييد شده است.
اما آقاي فولادگر دست کم دوبار تا کنون اعلام کرده?اند که درخواست «جامعه وعاظ ولايي»، در کميسيون ماده 10 احزاب رد شده است. اين با سخنان شما در تناقض نيست؟ بويژه اينکه تا کنون ايشان يا هيچ عضو ديگري از کميسيون ماده 10 احزاب، اين خبر را تکذيب نکرده?اند.
پاسخ به درخواست مجوز ما بايد به شکل مکتوب به ما ارائه شود. هيچ نامه کتبي?اي از سوي وزارت کشور و کميسيون ماده 10 احزاب تا کنون براي ما ارسال نشده است. از اين رو مصاحبه?هاي شفاهي افراد ملاک نيست.
مضاف بر اينکه اگر کميسيون ماده 10 احزاب بخواهند درخواست مجوز ما را رد کند، بايد دليل متقني براي آن داشته باشد. آنها اصلا دليلي براي رد درخواست تشکل ما ندارند. دلايل آنها يا بايد مستند به رد صلاحيت ما از سوي مراجع اطلاعاتي و امنيتي باشد که آنها بگويند هيات موسس مشکل دارد که چنين نيست و تمام مراجع اطلاعاتي و امنيتي ما را تاييد کرده?اند. يا اينکه وزارت کشور بايد مستندا بگويد که ما انحراف عملکرد داريم که اين هم با وجود سابقه سال?ها جنگ و جهاد و عملکرد ولايي ما، مطابقت ندارد.
نمي?شود به صرف اينکه از ما خوششان نمي?آيد به ما مجوز ندهند. اگر درخواست مجوز ما رد شده است، آن را مکتوب به ما ارائه دهند و دلايلش را هم بگويند.
بعد از اعلام شفاهي عدم پذيرش درخواست مجوزتان از سوي کميسيون ماده 10 احزاب، چه کرديد؟
من با مسئولين اين کميسيون اعم از آقاي فولادگر و عباس?زاده مشکيني بعد از انتشار اين خبر صحبت کردم. آقاي مشکيني به من گفتند که شما نيازي به مجوز نداريد و اگر بخواهيم پاسخ درخواست شما را بگوييم کتبي جوابتان را مي?دهيم. چون تا کنون به ما کتبا هيچ پاسخي ارائه نشده است، پس يعني مجوز ما را تاييد کرده?اند. حتي اگر به ما کتبا اعلام شود که مجوزمان را رد کرده?اند، ما دليل آن را پيگيري مي?کنيم و راه اعتراض براي ما بسته نيست. ما حتي مي?توانيم به مراجع قضايي هم اعتراض کنيم.
آقاي اميري?فر، تا کنون به اين فکر کرده?ايد که اخيرا احزاب و تشکل?هاي جديدي راه اندازي شده?اند ولي چرا در اين ميان فقط به «جامعه وعاظ ولايي» و چند تشکل ديگه نسبت ارتباط با آقاي مشايي داده مي?شود؟
اصلا اين نسبت?ها به ما نمي?چسبد. انتسابمان به آقاي مشايي کذب محض است. چون ما هيچ غيرروحاني?اي را در جلساتمان نداريم. اصلا شرط عضويت در تشکل ما روحاني بودن است. پس چطور اين نسبت را به ما مي?دهند؟
البته منسوب شدن به فردي لزوما به معني حضور و عضويت وي در تشکل شما نيست.
ما از تمامي جلساتمان فيلم ونوار داريم و مي?توانيم ثابت کنيم که آقاي مشايي در هيچ يک از جلسات ما نبوده?اند و ما اصلا با ايشان کاري نداريم.
شايد چون شما با حکم آقاي مشايي به عنوان عضو و رئيس شوراي فرهنگي نهاد رياست جمهوري منصوب شده?ايد، برخي اين گمانه ?زني?ها را مطرح مي?کنند.
نه اينها به هم ربطي ندارد. من قبل از انتصاب به اين سمت، جامعه وعاظ ولايي را تشکيل دادم. تازه من 20 سال است که عضو رسمي جامعه وعاظ تهران و دبير اجرايي آن بوده?ام. همانطور که گفتم هيات موسس ما همه روحاني هستند و اصلا آقاي مشايي عضو جامعه وعاظ ولايي نيستند. در شوراي فرهنگي نهاد رياست جمهوري همما همکار مستقيم خود رئيس?جمهور هستيم و با آقاي مشايي تنها به عنوان مسئول دفتر ايشان ارتباط داريم.
الان خيلي ديگر از افراد نزديک به دولت هم ممکن است فعاليت حزبي و سياسي مجزايي داشته باشند، اين به منزله اين نيست که تشکل?هايشان منتسب به دولت است. حتي برخي رسانه?ها يا تشکل?ها به آقاي لاريجاني يا زاکاني نزديکند، پس يعني منسوب به آنها هستند و از آنها پول مي?گيرند؟
جامعه وعاظ ولايي يک تشکل مستقل است. بايد محتواي جلسات را ديد تا متوجه شد که ما منتسب به کسي هستيم يا نه؟ تمام فيلم?هاي جلسات ما هم موجود است و مي?توانيد آنها را بررسي کنيد.
فارغ از همکاريتان با آقاي مشايي در دولت، آيا تا کنون به عنوان دبير جامعه وعاظ ولايي، با ايشان ديدار يا مذاکره?اي داشته?ايد؟
آقاي مشايي يکبار مهمان در جامعه وعظ قبلي بودند. ولي ما تا کنون از ايشان براي حضور در جلسات جامعه وعاظ ولايي دعوت رسمي نکرده?ايم. خود ايشان هم تا کنون نخواسته?اند ديداري با ما داشته باشند.
ولي اخيرا يکي از اعضاي مستعفي «جامعه وعاظ ولايي» به نام حجت?الاسلام دقيقي، بر اين موضوع صحه گذاشته و در مصاحبه?اي اعلام کرده?اند که اتفاقا به دليل احراز انتساب اين تشکل به آقاي مشايي و دريافت منابع مالي از «جامعه وعاظ ولايي»، استعفا داده?اند.
من از اين فرد شکايت مي?کنم. من اصلا او را نمي?شناسم به شدت و قاطعانه مي?گويم که اگر دليلي دارند که عضو «جامعه وعاظ ولايي» بوده?اند آن را ارائه دهند. اين آقا اصلا عضو «جامعه وعاظ ولايي» نبوده است که بخواهد استعفا بدهد. از ابتداي تشکيل «جامعه وعاظ ولايي» هم ايشان هيچ وابستگي به ما نداشته است. او يک فرد ناشناخته است که بنده از سوي يک نفر به آقاي شجوني در جامعه وعاظ قبلي معرفي کردم تا در آنجا کارهاي «پادو»يي آنها را بکند! همين. او نه سابقه کار دارد و نه سابقه فعاليت سياسي. او يک طلبه جزء است که کار منشي?گري و پادويي مي?تواند بکند.
از اين رو سخنان اين فرد به شدت تکذيب مي?شود. من هم از او و هم از خبرگزاري فارس که بي دليل با او مصاحبه کرده تا اتهاماتي را به «جامعه وعاظ ولايي» نسبت دهد، شکايت خواهم کرد. تعجب مي?کنم که اين فرد حتي يک روز هم با ما نبوده است ولي چنين ادعاهايي عليه ما کرده است. رسانه?هايي که به دنبال مصاحبه با اشخاص هستند بايد سوابق انها را هم به خوبي بررسي کنند. مصاحبه با چهار طلبه ناشناس و گداهاي روضه خان شاه عبدالعظيم که کار نشد! اين رويکرد برخي رسانه?ها ناجوانمردانه است.
من در طول تعطيلات نوروز در سفر مکه و کربلا، نوکر زائرين بودم. اين انصاف است که برگردم و ببينم که چنين اخبار کذبي را در غياب من منتشر کرده?اند؟ من وکيل گرفته?ام تا از اين فرد و خبرگزاري?اي که با او مصاحبه کرده است، شکايت کنم. اسناد و مدارک جلسات ما به همراه فيلم?هايش از جلسات مشخص است و مي?توانم ثابت کنم که او اصلا در جلسات ما نبوده است.
چرا مستندات تکذيب ارتباطتان با آقاي مشايي را يکبار منتشر نمي?کنيد که ديگر اين شائبه تکرار نشود؟
من اين کار را کرده?ام. يکبار مجله پنجره، پرونده?اي را عليه «جامعه وعاظ ولايي» کار کرده بود که من پاسخي 17 صفحه?اي در نامه به آقاي زاکاني براي آنها فرستادم و حتي آن را به کيهان هم دادم و همه اين شايعه?ها را يکجا تکذيب کردم. اين همه ادعا در حالي مطرح مي?شود که ما حتي رد جلساتمان به آقاي مشايي انتقاد هم مي?کنيم.
در جلسات ما تريبون باز و آزاد است.ما از هر کسي که دعوت مي کنيم تريبون را در اختيار حاضران قرار مي?دهيم تا هر حرف و نقدي دارند مطرح کنند و افراد پاسخ دهند. کما اينکه آقاي بقايي آمد، آقاي بهداد هم آمد و به انتقادات جواب دادند. آنها با سعه صدر و مستدل جواب همه سوالات را دادند و اگر سوالي هم در جلسات باقي بماند ما پيگير مي?َويم که جوابش را بدهند.
همانطور که گفتم، ما يک تشکل براي بصيرت دهي هستيم. شرط در «جامعه وعاظ ولايي»، روحاني بودن و گوش به فرمان رهبري بودن است. ما از ابتدا هم اعلام کرده?ايم که از دولت و شخص آقاي احمدي?نژاد حمايت مي?کنيم. اين حمايت از دولت نيز به دليل حمايت?هاي بي شائبه رهبري از دولت است که گفته?اند در صد سال اخير چنين دولتي نداشته?ايم و اين دولت يک دولت خدمتگزار به مردم است.
ما در تشکيل «جامعه وعاظ ولايي» که از 23 خرداد سال گذشته فعاليتمان را آغاز کرده?ايم، نه از کسي پول گرفته?ايم و نه به کسي پول داده?ايم. حتي به دليل انتشار خبر يکي از سايت?ها دال بر اينکه آقاي بقايي در جلسه ما پول پخش کرده است، از اين سايت شکايت کرديم و دادگاه به زودي حکم مجرميت اين سايت را مي??دهد. اين درس عبرت خوبي براي برخي رسانه?ها مي?شود تا ديگر يک طرفه به قاضي نروند! ما500 نفر عضو در «جامعه وعاظ ولايي» داريم. هر کس هر ادعا يا شائبه?اي دارد، بيايد از من به عنوان مسئول سوال کند.
البته راجع به منابع مالي تشکل شما از ابتدا هم شائبه?هايي مطرح بود. حتي يکبار آقاي مصباحي?مقدم گفتند که شما از بيت?المال و منابع دولتي تغذيه مي?شويد.
بعد از آن مصاحبه آقاي مصباحي?مقدم، من با ايشان صحبتي داشتم. نهايتا با برخي اعضاي جامعه روحانيت مبارز در دفتر آقاي ابوترابي?فرد جلسه اي با حضور ايشان، آقاي مصباحي?مقدم و آقاي نواب داشتيم. من هم با دونفر از اعضايمن آقايان اديب يزدي و شيخ مهدي طلايي رفته بودم. در آن جلسه ما توضيحات ودلايلمان را براي تعامل با جامعه روحانيت مبارز ارائه داديم که فکر مي کنم براي آقايان قانع کننده هم بود.
اتفاقا «جامعه وعاظ ولايي» يکي از حاميان رياست آقاي آيت?الله مهدوي?کني در مجلس خبرگان بود. ما از ابتدا پيشنهاد کناره گيري آقاي هاشمي را مطرح کرديم. من خودم پيشنهاد استعفاي آقاي هاشمي را دادم و آنقدر اين موضوع را پيگيري کرديم که به نتيجه رسيد. تشکل ما اصلا به دنبال نفي اشخاص بزرگي چون آيت?الله مهدوي?کني و جامعه روحانيت نيست. ما اهل تعامليم و تعارضي با کسي نداريم. الان هم خيلي از استان?ها خواستار شعبه ما در آنجا هستند ولي ما فقط در تهران فعاليم و انشالله به زوي شاخه استاني براي رفع مشکلات صنفي روحانيون ايجاد خواهيم کرد.
اينها که به ما اتهام مي?زنند، افراد مشکوکي هستند. من 20 ساال است که شاگرد خارج فقه مقام معظم رهبري هستم و احترام به بزرگاني چون آيت?الله مهدوي کني و آيت?الله يزدي و ديگر بزرگان را بر خود واجب مي?دانم.
از ابتداي تشکيل «جامعه وعاظ ولايي»، نقل مي?شد که ايت?الله مهدوي?کني خيلي موافق اين تشکل نيستندو تا کنون با ايشان ديداري داشته?ايد؟
ما درخواست ديدار با آيت?الله مهدوي?کني را داده?ايم. چون پيشنهاد رياست ايشان بر مجلس خبرگان را هم ما داده بوديم. هم اکنون در نوبت ديدار با ايشان هستيم که فعالا چون بيمار هستند، زمانش تعيين نشده است. با اين حال ما در تلاشيم که براي تبريک عيد و رهنمون گرفتن از ايشان، خدمتشان برسيم.
آقاي اميري?فر وقتي ما دو تشکل روحاني کارکشته مثل جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين حوزه علميه قم را داريم که هر يک شاخه?هايي در ميان طلبه?هاي جوان دارند، چه نيازي به تشکيل يک تشکل نوظهور به نام «جامعه وعاظ ولايي» بود؟
خب بالاخره هر کسي يک سليقه?اي دارد. يک زماني جامعه روحانيت وارد صحنه شد. الان يکسري طلبه و روحانيون جديد براي اينکه تلفيقي و تطبيقي با مسائل روز و قدما داشته باشند، داريم که در پي تاسيس يک تشکل جديد بودند. ما معتقد هستيم که در فتنه 88 برخي تشکل?ها به خوبي وارد نشدند. اگر چنين ورود به موقعي شده بود کار به گلايه رهبري نمي?رسيد. ما با ايجاد «جامعه وعاظ ولايي» کاري کرديم که طلبه?هاي جوان از همان اول، جايي براي اظهارنظر داشته باشند، تا کار به اعتراض مقام معظم رهبري به خواص بي بصيرت نکشد و کساني به دليل وابستگي به قدرت و ثروت از انجام وظايفشان کوتاهي نکنند.
کار ما هم جواب داد. من 20 سال عضو جامعه وعاظ تهران بودم که حداکثر اعضايش 20 نفر بودند. با فعاليت?هاي پيگير من و دعوت از وزرا براي حضور و سخنراني در جلسات جامعه وعاظ، تعداد افراد حاضر در اين جلسات از 20 نفر به 250 نفر رسيد. الان هم در «جامعه وعاظ ولايي» با ايجاد فضايي بزرگتر، تعداد حاضران در جلسه به 500 نفر رسيده است. اين استقبال نشان دهنده يک رويکرد جديد است. ما در سالني بزرگ، جايي درخور علما و بزرگان و وزرا و دولتمردان ترتيب داده?ايم که مي?آيند و به سوالات حضار جواب مي?دهند و با سلام و صلاوات مي?روند. اين نشان مي?دهد که کار ما درست بوده است.
همين الان به جلسات جامعه وعاظ تهران برويد مي?بينيد که فقط 20 -30 نفر پيرمرد در اين جلسات شرکت مي?کنند. البته آنها غير طلبه و خبرنگار را به جلساتشان راه نمي?دهند. شما يک طلبه را بفرستيد تا برود و ببيند که ميزان مشارکت در جلسات انها چقدر است. در حاليکه من تعداد شرکت کنندگان در جلسات انها را به 250 نفر رساندم اما الان باز هم 30 نفر شده?اند!
شما متقابلا به جلسات ما هم بياييد و مقايسه کنيد که ميزان مشارکت در جلسات ما چقدر است. من مي دانم که در جلسات جامعه وعاظ تهران برخي به من فحاشي مي?کنند، ولي ما مي?گوييم که اينها استاد ما هستند. من از حرف?هاي آنها بر عليه خودم نوار دارم. ولي من به همه آنها احترام مي?گذارم. چون اين سيره پيامبر است و ما که لباس پيامبر را بر تن داريم بايد به شيوه ايشان عمل کنيم که حتي بر سر ايشان خار و خاشاک ريخته و فحاشي مي?کردند اما ايشان به عيادتشان مي?رفت و برايشان دعا مي?کرد.
با وجود تشکيل «جامعه وعاظ ولايي»، ما همچنان دست بوس شخصيت?هاي بزرگ روحانيت و مدرسين هستيم و به همه انها احترام مي?گذاريم. اگر برخي رسانه?ها به ما تهمت نزنند و اجازه بدهند که اين بزرگان، فعاليت?هاي ما را ببينند، اين بزرگان هم از ما حمايت مي?کنند.
منبع مالي «جامعه وعاظ ولايي» چيست؟
يک تشکل وقتي مشهور مي?شود، خيلي?ها داوطلبانه به آن کمک مي??کنند. خيلي از خيرين مراجعه مي?کنند و مستعد کمک هستند. البته بنده از همه اين پيشنهاد دهندگان قبول نمي کنم براي اينکه نمي?خواهم امتيازي به کسي بدهم. بعدش هم، ما خيلي خرج نداريم و بريز و بپاشي نداريم. آقاي احمدي?نژاد يک رويکردي دارند و به عنوان کمک سالني به ما داده?اند تا براي کارهاي فرهنگي و برگزاري جلساتمان از آن استفاده کنيم. اين يک کار فرهنگي است که در کل مساجد رواج مي?يابد. برخي هم شام جلسات ما را مي?دهند. پس مي?بينيد که نيازي به منبع مالي نداريم. ما کمک?هاي مالي کساني را که خالصانه به ما لطف دارند را مي?پذيريم.
آقاي رئيس جمهور به غير از سالن، کمک ريالي هم به «جامعه وعاظ ولايي» دارند؟
نه. ايشان فقط سالن را در اختيار ما گذاشته?اند. خيلي?ها اين سالن را مي?گيرند. دولت دارد مي?بيند که ما کار فرهنگي مي?کنيم. خب بودجه فرهنگي را بايد به يک جمع بصيرت ده، بدهند نه رقاصه?ها!
پس به شما بودجه فرهنگي هم داده شده است؟
نه. حتي يک ريال. آنها که مي?گويند ما پول گرفته?ايم با چه سندي اين حرف را مي?زنند؟ اينکه هفته?اي دو ساعت يک سالني را به ما دادند که کم مالي نيست. ما حتي پول پذيرايي و آب ميوه و شام را هم خودمان با کمک خيرين مي?دهيم.
تا کنون ديداري با آقاي احمدي?نژاد داشته?ايد؟
نه. البته ما دنبال ديدار با يشان هستيم. البته مي?خواهيم تعداد اعضايمان بيشتر شود تا با افزايش اعضا، از معاون اول و ريئس جمهور دعوت کنيم که در جمع بيش از 1000 نفره ما حاضر شوند.
پس چطور کمک سالني از ايشان گرفته?ايد؟
ايشان از طريق رسانه?ها ما را شناخته?اند. همانطور که در بيرون از مرزها نيز ما را از طريق رسانه?ها شناخته?اند. در مکه که بودم ديدم که آنها «جامعه وعاظ ولايي» را مي?شناختند، پس ما جهاني شده?ايم و همه ما را مي شناسند.
به عنوان آخرين سوال، گفتيد که جامعه وعاظ ولايي به دولت هم گاهي انتقاد مي?کند. نمونه?اي از اين انتقادات را مي?فرماييد؟
گاهي شبهه اي ايجاد مي?شود که فلان وزير چه حرفي زده است. ما سعي مي?کنيم که آن وزير را دعوت کنيم تا خودشان بيايند و در مورد کارهايشان شهادت بدهند. مثلا برخي مي?گويند که وزارت ارشاد براي رقاصه?ها چه کرده و مروج موسيقي است. ولي وزير آمد و به ابهامات پاسخ دادو گفت که به موارد سنتي کمک مي?کند.
ممکن است ما انتقاداتي داشته باشيم ولي زمان طرح آن الان نباشد و رسانه?اي شدنش را صحيح ندانيم. انتقادات ما سازنده است و به خود آقايون آنها را مي?گويم.
حالا يکي از اين انتقادات را که زمان بيانش هم باشد و بتوان آن را رسانه?اي کرد را بفرماييد.
همان طور که گفتم من الان تازه از سفر آمده?ام و براي انتقاد حضور ذهن ندارم. پس از بازبيني اخبار در هفته بعد در خدمتتان خواهم بود.